گیمینگرویتی

ثبت نام

بررسی بازی In My Shadow | واقعیت در چهره سایه‌ها

سایه‌ها سکوت می‌کنند؛ سکوت می‌کنند و احساساتی عمیق را بازگو می‌کنند که هرگز در ابعاد واقعیت نمی‌گنجد. با سایه‌ها می‌توان صحنه نمایشی بزرگ را آفرید که تنها حاصل خیال‌زایی ما باشد یا بازتابی باشد از چهره اصیل واقعیت. سایه‌ها روح وقایع را به‌پرواز در می‌آورند. با نقد و بررسی این بازی در گیمین‌گرویتی همراه باشید.

وقایع عواطفی که «In My Shadow» در لحظات ابتدایی خود بر سینه ما می‌کوباند. In My Shadow یک بازی ادونچر پلتفرمر مبتنی بر پازل‌هایی است که با سایه‌ها سر و کار دارند. این بازی در ۸ اپریل ۲۰۲۱ (۱۹ فروردین ۱۴۰۰) روی استیم منتشر شد و در واقع یک بازی مستقل است که توسط استودیوی پلی‌بی (PlayBae) ساخته شده و استودیوی آلکون اینتراکتیو گروپ (Alcon Interactive Group) آن را منتشر کرده است.

بررسی بازی In My Shadow | واقعیت در چهره سایه‌ها

این بازی برای من یکی از بهترین عناوین مستقلی بود که تا به حال تجربه کرده‌ام. زمان گیم‌پلی آن کوتاه و حدود ۳ ساعت و نیم برای به اتمام رساندن آن نیاز است. البته که من خودم از آن دسته آدم‌هایی هستم که تجربه چندین بازی مستقل کوتاه را به تجربه یک بازی AAA طولانی ترجیه می‌دهم؛ برای همین زمان این بازی برای من واقعا مناسب بود و حتی موفق شدم آن را بین زمان استراحت دو کلاس دانشگاهم در روز پنج‌شنبه‌ای کسل‌کننده به اتمام برسانم. دلمشغولی‌های یک دختر نوجوان بازی با تصویر دختر نوجوانی که بلا نام دارد، پشت لپ‌تاپش نشسته و در حال دیدن تصاویری از گذشته است آغاز می‌شود. حتی آغاز بازی نیز خلاقانه است و این را در تصویر منوی بازی نیز می‌توان مشاهده کرد. شما در صفحه منو می‌توانید تلفن موبایلی را در کنار دختر ببینید که با کلیک کردن بر آن متوجه می‌شوید دختر به پیام‌هایی از طرف پدرش که کریسمس را به او تبریک گفته پاسخ نداده است. بازی در این نقطه آغاز می‌شود. شما در نقش دخترک خانه‌ای را به‌یاد می‌آورید که آن را ترک کرده‌اید. حالا دیگر خاطرات و تصورات شما تبدیل به سایه‌ای از شما شده‌اند که در پشت‌سر خود جا گذاشته‌اید. خانه ۴ اتاق دارد که هرکدام داستان متفاوتی از دخترک را بازگو می‌کند. دخترک که گویا احساس افسردگی می‌کند و فکر می‌کند تمام افراد او را طرد کرده‌اند، به‌یاد می‌آورد که شاید داستان آن‌طور هم که او فکر می‌کند، غمناک نباشد. او وارد خاطرات گذشته‌اش در آن خانه می‌شود و این خاطرات در دو بعد کات‌سین که هر ۴ مرحله یک‌بار نمایش داده و گیم‌پلی آن روایت می‌شود.

اتاق اول، داستان سگ دوست‌داشتنی‌اش که حالا او را از دست داده را روایت می‌کند. او به‌یاد می‌آورد هر چند که سگش را بسیار دوست داشته اما گاهی با او بدرفتاری می‌کرده و او را از خلوتش می‌رانده. اتاق دوم، برادر کوچک‌ترش را به‌یادش می‌آورد. برادری که هرچند زمان زیادی را با او صرف می‌کند، با او بردگیم بازی می‌کند و با هم خوش می‌گذرانند اما گاهی دخترک او را می‌رنجاند و با خودخواهی خود از او می‌شود. این اتاق مرا بسیار یاد برادر کوچک‌تر خودم می‌انداخت که با وجود این‌که زمان زیادی با هم می‌گوییم و می‌خندیم، گاهی با بی‌حوصلگی به او می‌گویم که از اتاقم بیرون برود و کاری به کارم نداشته باشد. اتاق سوم؛ تصویر پدر و مادر اوست. پدر و مادری که گاهی به او سخت می‌گیرند اما در نهایت چیزی جز خیرخواهی او نیست. دخترک شروع به دور شدن از آن‌ها می‌کند و نسبت به آن‌ها احساس دلشکستگی دارد. اتاق چهارم اما، خاطرات تمام اعضای خانواده‌ را نشان می‌دهد. حیوان خانگی‌اش، برادرش و پدر و مادر مهربانش. در انتهای این اتاق می‌بینیم که دخترک وسایلش را جمع کرده و با حس اندوه خانه را ترک می‌کند. او به‌یاد می‌آورد چقدر دلتنگ خانواده‌اش است. چه روزهای خوشی را در کنار آن‌ها می‌گذرانده و چه احساسات خوبی از آنها دریافت کرده است. به‌یاد می‌آورد شاید مقصر تمام این‌ها، به‌صرف غرور، خودخواهی و خشم «خودش» بوده است. خودی که حال با ترک کردن خانه باید با او روبه‌رو شود. و اما اپیزود پنجم یا آخر؛ قصه خودش را روایت می‌کند. گویا داستان بازی روایتی فلسفی را بازگو می‌کند که در دل سایه‌ها بیشتر همانند چهره‌ای از زندگی به‌حساب می‌آید؛ همانند خواندن یک کتاب. دختری که باید خودش را پیدا کند و به نتیجه تصمیماتش پی ببرد. او باید به خودش برسد. روایتی که به بهترین نحو ممکن با گیم‌پلی «سایه‌ای» بازی آمیخته شده است.

بررسی بازی In My Shadow | واقعیت در چهره سایه‌ها

در نهایت صفحه موبایل بلا که در ابتدای بازی نیز دیدیم را مشاهده می‌کنیم که حالا این‌بار پیامی از طرف او برای پدرش فرستاده شده است: «من هم بسیار دلتنگت هستم پدر، ما به‌زودی صحبت خواهیم کرد.» ساده اما خلاقانه این بازی واقعا در ایفای مکانیزم‌ها خلاقانه عمل کرده است. با این‌که زمان کوتاهی شما را درگیر دنیای سایه‌ای خود می‌کند اما همان مدت زمان کوتاه بسیار زیبا و هوشمندانه ارائه می‌شود. مکانیک‌ اصلی In My Shadow همان بازی با سایه‌ها است. هرچند که همین یک مکانیک توانسته دنیاهای زیبا و جدیدی را در بازی خلق کند. همچنین در میان سایه‌ها، برگه‌هایی در هوا به‌پرواز در می‌آیند که استعاره از تصاویر خاطرات گذشته است. شما در هر مرحله تا سایه این برگه‌ها را دریافت نکنید نمی‌توانید به مرحله بعد بروید و در واقع مکانیک دریافت هر مرحله این برگه‌های معلق هستند. بازی در اتاق اول با ۱۴ مرحله آغاز می‌شود. مکانیک‌ها به صورت آموزشی به تدریج معرفی می‌شوند و آرام آرام پازل‌ها پیچیده‌تر شده و سطح آن‌ها بالاتر می‌رود. در مرحله دوم مکانیک جابه‌جایی اجسام در اتاق و طبیعتا جابه‌جایی سایه‌ی آن‌ها معرفی می‌شود که با پرش از روی اجسام ترکیب شده است. در مرحله سوم به پلتفرم‌ها موانع نیز اضافه می‌شود. در مرحله چهارم مکانیک مانع متحرک معرفی می‌شود.

در مرحله پنجم پلتفرم‌هایی معرفی می‌شوند که فقط در یک جهت حرکت می‌کنند و نهایتا در مرحله ششم مکانیک چرخاندن (Rotate) برای بعضی از پلتفرم‌ها نمایش داده می‌شود. شما رفته رفته و به‌ آهستگی با بازی خو می‌گیرید و قوانین آن را می‌آموزید. البته یکی از گزینه‌های خوب و کاربردی بازی، قابلیت رد کردن (Skip) است. اینکه بازی به شما کمک می‌کند بازی را پیش ببرید و اگر نتوانستید پازلی را حل کنید این فرصت را داشته باشید تا ادامه داستان را از دست ندهید. البته که حل کردن پازل‌های بازی لذت بخش است و سختی آن‌ها مطلقا اعصاب‌خردکن نیست. در اتاق دوم بازی کردن با مکانیک اجسام گوشه دیوار که در دو طرف سایه می‌اندازد وارد می‌شود. همچنین اجسامی معرفی می‌شوند که سایه ندارند اما فضایی از محیط را به‌خود مشغول می‌کنند. شما در این اتاق باید اجسام را به‌گونه‌ای تنظیم کنید که در هر دو طرف بتوانید از سایه‌های آن به درستی استفاده کنید.

اتاق سوم مکانیک تابش نور نقطه‌ای و گوشه را به‌نمایش می‌گذارد. سایه‌ها در این مرحله قابلیت دوتایی شدن دارند. مکانیک‌های این اتاق به‌شدت مرا یاد دروس فیزیک نور می‌انداخت که در المپیاد فیزیک دبیرستان آن‌ها را می‌خواندم. یکی از لذت‌بخش‌ترین دروس فیزیک، نور است که کارگردان این بازی نیز با استفاده از قوانین آن بازی را طراحی کرده و شکل داده است. اتاق چهارم مکانیک تلپورت شدن توسط سایه‌ها وارد می‌شود که بسیار جذاب است. اما بخش آخر یا همان بخشی که به خودشناسی شخصیت بازی مربوط می‌شود، جذاب‌ترین مرحله بازی است. این بخش فقط ۵ مرحله دارد که پازل‌هایی واقعا هوشمندانه را در خود جای داده است. سایه‌ی دخترک از دو طرف حرکت می‌کند که یکی کودکی و دیگری نوجوانی اوست. پلتفرم‌ها در این مرحله باید دو طرفه چیده شوند تا هر دو طرف بتوانند از آن‌ها گذر کنند و در نهایت به‌یکدیگر برسند. زیبا، کم هزینه، با حسی آشنا

بررسی بازی In My Shadow | واقعیت در چهره سایه‌ها

گرافیک بازی و کات‌سین‌ها با توجه به مستقل و کم هزینه بودن بازی واقعا خوب ساخته شده است و قابل قبول است. این بازی تلفیق دو حالت دو بعدی و سه بعدی را در خود جای داده است، چرا که گیم‌پلی در قسمت سایه‌ها دو بعدی و در قسمت جابه‌جایی پلتفرم‌ها سه‌بعدی است. همچنین داستان در کات‌سین‌هایی سه‌بعدی با دیالوگ روایت می‌شود. فونت این بازی به شدت یادآور بازی Life is Strange است و گمان می‌برم که احتمالا خود سازنده‌ها هم کمی از آن بازی الهام گرفته‌اند. چون علاوه بر فونت که به‌صورت دست‌نوشته‌ است، گرافیک بازی و طراحی صورت بلا نیز شباهت اندکی به این عنوان دارد. با توجه به اینکه بازی با انجین Unity ساخته شده است، گرافیک خوبی دارد و نمی‌توان از آن ایراد چندانی گرفت؛ هرچند که انتظار گرافیک و مدلسازی در حد عناوین AAA را نباید از آن داشت. موسیقی بازی نیز تاثیرگذار و زیباست. در طول مدت بازی شما دقیقا حس و حال دخترک را درک خواهید کرد و حتی موسیقی بازی ارزش آن را دارد که شما ساندترک‌های بازی را دریافت کنید و بعدها بارها به آن گوش دهید. البته ترکیب رنگ‌ها و فضاسازی واقعا زیبا و واقعی صورت گرفته و حس و حال بازی را به‌خوبی القا می‌کند. در انتها شما با تصاویر گذشته در صفحه نمایش لپ‌تاپتان روبه‌رو می‌شوید که یادآور روزهای خوش است. بستگی به خودتان دارد که چقدر از نگاه دخترک دلتنگ آن روزها خواهید شد.

در بازی نقل قولی از گریگوری مگایر (Gregory Maguire) وجود دارد که می‌گوید: چشم همواره توسط نور گرفتار می‌شود اما سایه‌ها چیزهای بیش‌تری برای گفتن دارند. (The eye is always caught by the light, but the shadows have more to say)

امتیاز به پست :

این بررسی براساس نسخه ارسالی ناشر برای پلتفرم PC انجام گرفته است.

سخن پایانی

در نهایت، بازی این در سایه‌های من، بازی است که بهتر است از تجربه زیبای آن غاقل نشوید. هر چند که کوتاه است و زود به پایان می‌رسد اما در همین زمان کوتاه شما را با پازل‌های هوشمندانه و خلاقانه خود بسیار سرگرم خواهد کرد. بازی به‌ما یادآوری می‌کند هرگز سکوت سایه‌ها را از یاد نبرید..

نکات مثبت

پازل‌های هوشمندانه با تلفیق مکانیک سایه‌ها

استفاده خلاقانه از مکانیک‌ها در هر مرحله

مراحل آموزشی تعاملی متناسب

روایتی فلسفی و جذاب

موسیقی زیبا

نکات منفی

گیم‌پلی کوتاه

اگر به‌دنبال بازی با گرافیک بسیار بالا و واقعی می‌گردید، شاید مناسب شما نباشد

آدرس شبکه های اجتماعی :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *