گیمینگرویتی

ثبت نام

نقد و بررسی بازی Sonic Colors: Ultimate | رسیدن به ستاره‌ای کم فروغ

این  بازی جهت نقد و بررسی توسط فروشگاه دنیای نو ارسال شده است.

دهه 2001 تا 2010 برای فرنچایز سونیک دوره به شدت جالبی است. سازنده بازی‌های سری، Team Sonic برای دست پیدا کردن به یک فرمول موفق برای ساخت سونیک‌های سه بعدی در این دوره به در و دیوار می‌زند که برخی از آن‌ها به طرز مفتضحانه شکست می‌خورند و برخی نیز به موفقیتی نسبی می‌رسند. Sonic Colors به دسته دوم تعلق دارد. عنوانی که سال 2009 به صورت انحصاری برای Wii عرضه شد و هم از طرف منتقدین، هم از طرف طرفداران سونیک مورد تشویق و حمایت قرار گرفت. البته که این تعریف و تمجیدات آن‌چنان بلند و تاریخی نبودند و در نهایت بازی متای 79 را از سایت متاکریتیک کسب کرد.

12 سال بعد اما، با تصمیم سگا، نسخه ریمستر شده این بازی که تا به الان تنها فقط روی Wii در دسترس بود روی تمامی پلتفرم‌های مدرن عرضه شد. با گیمین‌گرویتی همراه باشید تا ببینیم Sonic Colors Ultimate واقعا همان بازی‌ای است که عده زیادی در سال 2009 آن را یکی از بهترین سونیک‌های مدرن می‌دانستند یا خیر؟

داستان Sonic Colors ساده است. دکتر اگمن خبیث گویا بعد از مدت‌ها یک شغل امن و درست و حسابی برای خود پیدا کرده است و این بار یک پارک تفریحی عظیم در فضا ساخته.  سونیک و دوستش تیلز اما این بار باید پرده از راز پشت این پارک برداشته و نقشه اگمن برای دزدیدن انرژی موجودات فضایی‌ای به نام Wisp و تغذیه نیروگاه مخفی‌اش را نقش برآب کنند. داستان واقعا ساده است و مجبور هم نیست چیز خیلی عمیق‌تر و پیچیده‌تری باشد. بالاخره با یک بازی پلتفرمر که مخاطب اصلی‌اش کودکان هستند طرف هستیم. متاسفانه Sonic Colors در نشان دادن همین داستان ساده نیز از خیلی لحاظ شکست خورده. بازی اساسا در جریان مراحل خود هیچ داستانی را روایت نمی‌کند و از پس کوچکترین دنیاپردازی نیز بی نمی‌آیند. در نتیجه همه وظایف برای روایت داستان روی گردن کات‌سین‌های بازی است. متاسفانه کات‌سین‌های بازی نیز از پس همچین کاری به خوبی برنمی آیند.

یک گسستگی خیلی گیج کننده میان هر کدام از کات‌سین‌های بازی وجود دارد و یک سری المان‌های خیلی جزئی مثل این که چطور سونیک بین این همه سیاره جابجا می‌شود ذره‌ای توضیح داده نمی‌شود. حتی خود اصل ایده دکتر اگمن نیز برای گرفتن انرژی Wisp‌ها و تبدیل کردن‌شان به یک ورژن پلیدتر برای تغذیه سلاح نهایی خود نیز هیچ پیش‌زمینه سازی درستی ندارد. درست است که داستان بازی ساده است ولی حتی ساده‌ترین داستان‌ها نیز به یک پیش زمینه سازی مستحکم برای نقطه اوج خود نیاز دارند. در Sonic Colors Ultimate، خیلی ناگهانی در مرحله نهایی از سلاح نهایی اگمن رونمایی می‌شود، در همان کات‌سین دچار عیب فنی می‌شود و باید از دست موج انفجارش فرار کنید. همچین چیزی اصلا حس یک نقطه اوج و کلایمکس برای جریان بازی ایجاد نمی‌کند. باس‌های کوچک‌تر بازی نیز دچار این مشکل هستند. با وجود اختصاص پیدا کردن یک کات‌سین به هر کدام از این رویارویی‌ها، تقریبا هیچ کدام نمی‌توانند حس تهدیدی که یک باس فایت سونیک باید داشته باشد را به مخاطب القا کند. البته همه این‌ها جدا از خود رویارویی با باس‌های بازی در طی گیم پلی است. جلوتر به آن‌ها نیز می‌رسیم.

مشکل دیگری که داستان بازی دارد، تمرکز زیاد کات‌سین‌هایش روی بخش کمدی و کنایه زدن سونیک به شخصیت‌های اطرافش است. حتی اگر مخاطبان این بازی را کودکان زیر 10 سال فرض کنیم، بخش اعظمی از این جوک‌ها واقعا کیفیت ندارند و اصلا خنده دار نیستند. البته که کارگردانی ضعیف این کات‌سین‌ها نیز مزید بر علت هستند.

قبل از این که به سراغ هسته اصلی بازی که گیم پلی‌اش است برویم، مروری روی گرافیک بازی داشته باشیم. هنگامی که Sonic Colors در سال 2009 روی Wii عرضه شد یکی از چشم نواز‌ترین گرافیک‌های روی Wii را داشت. همان گونه که از اسم‌اش بر می‌آمد، این بازی پر از رنگ‌های شاد و مکان‌های الهام بخشی بودند که دویدن درشان واقعا حس خوبی به بازیکن می‌داد. گوشه‌ای از این دنیای رنگارنگ را سابقا در سال 2011 در یکی از استیج‌های Sonic Generations دیده بودیم که در قاب HD و گرافیک شسته رفته‌تر نیز کاملا نشان می‌داد چقدر طراحی هنری این محیط‌ها خاص و دوست داشتنی هستند.

همه این موارد این حقیقت که این ریمستر به غیر از اندکی تغییر در نورپردازی و افزایش رزولوشن بازی کار دیگری نمی‌کند را بیشتر دردناک می‌کند. بازی در یک کلام زشت است. حتی می‌توان ادعا کرد که زشت‌تر از نسخه 2009 روی Wii است. این نقد مربوط به نسخه Nintendo Switch بازی است که از برخی لحاظ کاملا پورت و ریمستر نابخشودنی‌ای است. به عنوان بازی‌ای که اواسط عمر Wii عرضه شده این که فریم ریت بازی روی سوییچ 30 فریم باشد واقعا قابل قبول نیست. پورت هایی مثل Zelda: Skyward Sword HD و No More Heroes کاملا نشان داده اند که می‌توان اصالت بازی‌های Wii را حفظ کرد و به صورت 60 فریم و کاملا تمیز روی سوییچ اجرایشان کرد. Sonic Colors Ultimate در عوض ملغمه‌ای زشت است که افکت‌ها و تنظیمات گرافیکی جدیدش اصلا نمی‌توانند روی صفحه کوچک سوییچ چیزی از خودشان نشان دهند (و در برخی اوقات مثل افکت فعال شدن قدرت Wisp ها، از بازی اصلی نیز زشت‌تر و ناخوانا‌تر هستند).

ادامه بررسی ما از ریمستر این بازی ما را به گیم پلی بازی می‌رساند، جایی که کم کاری این به اصطلاح «ریمستر» به شدت آثار خود را نشان می‌دهد. قبل از هر چیز باید اذعان کنم صرف نظر از هر ایرادی که جلوتر از گیم‌پلی بازی خواهم گرفت به شدت اعتقاد دارم این بازی یکی از بهترین و عمیق‌ترین طراحی مراحل بین سونیک‌های مدرن را داراست. هر کدام از مراحل بازی پر از لایه‌ها و راه‌های مختلف برای پیشروی و اتمام خود دارند که ارزش تکرارشان را واقعا بالا می‌برد. جمع کردن ستاره‌های قرمز بازی نیز احتیاج به دانش کافی روی کل مرحله و سوراخ سمبه‌هایش دارد که جمع کردن آن‌ها را لذت بخش‌تر می‌کند. پاداشی هم که بازی در ازای جمع آوری آن‌ها می‌دهد در نوع خود دوست داشتنی است.

گیمیک و ویژگی اصلی Sonic Colors در قابلیت Wisp هاست. موجودات فضایی کوچک و بامزه‌ای که کمک می‌کنند سونیک به صورت موقت دچار تغییر شکل شده و قابلیت‌های جدیدی دریافت کند. از روحی که از در و دیوار رد می‌شود تا هیولای درنده‌ای که هر چیزی که روبروی خود باشد را بلعیده و بزرگتر می‌شود. طراحی این Wisp‌ها و قابلیت‌هایشان در ترکیب با مراحلی که در آن‌ها باید استفاده شوند واقعا هوشمندانه است و ایده‌ای است که واقعا به دل می‌نشیند. مشکل پیش روی این Wisp‌ها و تمام بازی به صورت کلی، نحوه کنترل سونیک در بازی است.

خیلی خلاصه اگر بخواهم توضیح دهم سونیک در این بازی واقعا شخصیت بدقلقی است. از جهت گیری و دور زدن‌ها تا سرعت گرفتن و بوست زدن، هیچ کدام در این بازی حس خوبی ندارند. این شامل قابلیت هایی که Wisp‌ها به شما می‌دهند نیز می‌شود. ولی بدترین چیزی که از این کنترل بد ضربه می‌خورد مکانیک ساده پریدن در بازی است. چه طی سکانس‌های دویدن چه در بخش‌های دو بعدی و آرام تر، از لحظه پریدن تا قوس و ارتفاع و فرود، هیچ کدام حس خوبی ندارند. در نتیجه کل حس پریدن در بازی حس ناجوری به بازیکن می‌دهد که عملا به آشنه پاشیل بازی تبدیل می‌شوند. این کنترل بد موردی است که ریمستر بازی باید حل‌اش می‌کرد. توانایی‌اش را داشت. ولی آن را ول کرده و حالا عفونت‌اش بعد از 12 سال حتی وخیم‌تر و غیر قابل تحمل‌تر شده است.

یک سری موارد دیگر نیز هستند که ریمستر بازی روی کنسول‌های مدرن می‌توانست آن‌ها را تغییر دهد. Sonic Colors همان گونه که گفته شد بازی‌ای بود که اصالتا برای Wii و دسته‌هایش که تعداد دکمه‌های کمتری نسبت به PS3 و Xbox 360 داشتند عرضه شده بود. به خاطر این دکمه‌های محدود‌تر یک سری از حرکت‌های سونیک مثل تغییر لاین‌ها و موارد مشابه از دکمه‌های RB و RT روی دسته Xbox 360 در این نسخه از بازی به جهات اصلی منتقل شده بود که حس آن چنان خوبی نمی‌داد ولی از طرفی چون آپشن دیگری روی کنترلر Wii وجود نداشت، می‌شد با آن کنار آمد. حال که بازی روی کنسول‌های مدرن ریمستر شده، این محدودیت‌های کنترلی هنوز به قوت خود باقی مانده اند که اصلا حس خوبی ندارد.

باس فایت‌ها نیز وضع‌شان چندان خوب نیست. بازی از کمبود تنوع در باس‌ها رنج می‌برد. نکته بدتر این که همین باس‌های کم تنوع نیز هیچ کدام به یاد ماندنی نیستند. در مبحث طراحی باس فایت‌ها نیز به علت روند طولانی بعضی از آن ها، تعداد کم سکه‌ها در مراحل باس فایت حسابی اذیت کننده می‌شود. استفاده از قابلیت Wisp‌ها نیز در ترکیب با فضای سرعتی و پرتکاپوتر این مراحل نیز اصلا به هم خوب حل نشده و حسابی توی ذوق می‌زند. با این وجود ساختار اصلی گیم‌پلی بازی آن قدر خوب مهندسی شده که سریع می‌توانید از پس تمامی مراحل بربیایید و خیلی اذیت نشوید.

این بازی جهت نقد و بررسی توسط فروشگاه دنیای نو ارسال شده است و، پس از حدود 11 ساعت تجربه‌ی بازی روی پلتفرم نینتندو سوییچ انجام شده است.

سخن پایانی

Sonic Colors Ultimate از هیچ لحاظی ریمستر خوبی نیست. هیچ یک از ایرادات گیم‌پلی و گرافیکی بازی رفع نشده و به همین خاطر بعد از 12 سال، این مشکلات خودشان را روی کنسول‌های مدرن بیش از پیش نشان می‌دهند. مخصوصا روی نینتندو سوییچ که پورت بازی خجالت آور‌تر است.

نکات مثبت

طراحی مراحل عمیق و چندلایه

ارزش تکرار بالا

نکات منفی

روایت داستان شلخته

کنترل بد قلق

عدم وجود هیچ گونه بهبود شگرفی در این نسخه ریمستر شده

آدرس شبکه های اجتماعی :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *